در این روز پر از غم و اندوه ، توسط سرکار خانم ناطقی پیرامون این روز و مجاهدت بالای امام حسین علیه السلام و شهادت مظلومانه دختر سه ساله ایشان مختصری با دانش آموزان صحبت شد و بسته های شکلات و بیسکویت و نخود کشمش که با شعر تنظیم و طراحی شده آی قصه قصه مزین شده بود از آن ها پذیرایی بعمل آمد.
شعر آی قصه قصه زبان حال حضرت رقیه سلام الله علیها می باشد و حکایت مظلومانه ایشان را از زبان خودشان بیان می کند.
متن شعر:
آی قصه قصه قصه، ای بچه‌های قشنگ
برای قصه گفتن، دلم شده خیلی تنگ
من حضرت رقیه، یه دختر سه ساله م
همه میگن شبیه گلهای سرخ و لاله م
گلهای دامن من، سرخ و سفید و زردن
همیشه پروانه‌ها دور سرم میگردن
از این شهر و ازون شهر آدمای زیادی
میان به دیدن من، تو گریه و تو شادی
هر کسی مشکل داره، میزنه زیر گریه
مشکل اون حل میشه تا میگه یا رقیه
خلاصه‌ای بچه‌ها تو صحرای کربلا
وقت غروب خورشید، شدیم اسیر غولا
پیاده و پیاده همراه عمه زینب
راه افتادیم و رفتیم، از صبح زود تا به شب
تا اینکه ما رسیدیم به کشور سوریه
از کربلا تا اونجا راه خیلی دوریه
توی خرابه شام ما رو زندونی کردن
با ما که بچه بودیم نامهربونی کردن
فریاد زدم: «آی مردم، عموی من عباسه
بابام امام حسینه، کیه اونو نشناسه؟»
سر غولا داد زدیم، اونا رو رسوا کردیم
تو قلب مردم شهر خودمونو جا کردیم
